چه كسي ميتواند ادعا كند كه تا بهحال عصباني نشده است
همه ما بعضي اوقات را به ياد ميآوريم كه از كوره در رفتهايم و سر عزيزترين كسانمان هم داد كشيدهايم يا حرفي زدهايم كه بعدا از آن پشيمان شدهايم
روانشناسان معتقدند عصبانيت، واكنش طبيعي همه ما در مقابل مسائل ناخوشايند است. اين مسائل ميتواند ناشي از درگيري با همكاران در محيط كار، درگيري با مشكلات همسر و فرزندان، خانواده، دوست و آشنا و... باشد. گاهي هم ميتواند به دليل مشغول بودن ذهنمان، بدون آنكه كسي ما را آزرده باشد، اتفاق بيفتد
در همه اين حالتها پس از برطرف شدن مشكل يا مشكلات، عصبانيت ما هم از بين ميرود همچنين كمي مدارا و همفكري با همسرمان براي رفع عصبانيت او كافي است. اما هيچ فكر كردهايد كه اگر همسري داريد كه بيدليل از كوره درميرود، بايد چه برخوردي با او داشته باشيد
در مواردي عصبانيت به رفتار شاخصي در همسرمان تبديل ميشود و او هميشه بدون وجود مشكلي، عصباني است. در اين شرايط، هرچند نميتوانيم او را بيمار رواني بدانيم اما بيشك او نياز به كمك و درمان دارد چون به بيماري «عصبانيت پايدار» مبتلا است. اينجا ديگر با يك مشكل اندكي پيچيدهتر مواجهيد
وقتي كسي عصبانيت يا تنش پايدار دارد كه بدون هيچ علت خاصي در بيشتر اوقات عصباني است و اين عصبانيت را با ناآرامي، داد زدن، بهانهگيري، فحاشي، پرتاب كردن اشيا، خودزني، قهر، اوقات تلخي و... نشان ميدهد.
در حالي كه در عصبانيت عادي، علتي براي بروز عصبانيت وجود دارد اما در عصبانيت پايدار اغلب دليلي براي عصبانيت وجود ندارد. مهمتر آنكه اين رفتار تهاجمي هر لحظه، حتي در شادترين لحظههاي زندگي نيز ممكن است بروز كند!
● 2 نكته كليدي
بيترديد زندگي با فردي كه دائما عصبي و پرخاشگر است، كار سادهاي نيست چرا كه اين زندگي همواره با استرس و هيجان، كلافگي، ترس و ناامني همراه است. غير قابل پيشبيني بودن عصبانيت شريك زندگيمان بيش از هر چيز آزاردهنده است چون نميدانيم كه كي و كجا عصباني خواهد شد.
بنابراين براي رهايي از اين اضطراب و مدارا كردن با او بايد اين 2 نكته را همواره به ياد بسپاريم:
شريك زندگي ما بيمار است و رفتارهاي يك بيمار هيچگاه قابل پيشبيني نيست. اما براي درمان او بايد سريعا اقدام كنيم.
با او جر و بحث نكنيم و تحمل كنيم تا عصبانيت او فروكش كند. پرهيز از هرگونه مجادله بهويژه در جمع، بهترين راهكار است.
▪ درمان اين درد
اشاره كرديم كه اين رفتار دليلي جز بيماري ندارد. درمان اين بيماري، نياز به كمك و مشاوره يك كارشناس دارد اما مراحل اوليه آن بايد از خانه و بهخصوص از خود ما شروع شود. راههاي زير در اينباره كمك خواهد كرد.
▪ حفظ آرامش
ترديدي نيست كه عصبي شدن هيچ مشكلي را برطرف نخواهد كرد. آرام باشيم تا بتوانيم روند بهبودي او را تسريع كنيم.
يك راه مناسب اين است كه هنگام عصبانيت همسرمان با فكر كردن به مسائل مختلف، حواس خود را پرت كنيم تا با او وارد بحث نشويم زيرا با آرامش بيشتر مسائل حل ميشوند.
▪ مشكل طرف مقابل را درك كنيم
اگر باور كنيم كه همسر ما بيمار است و اين رفتار او از روي لجبازي يا بياحترامي به ما نيست، ميتوانيم براي درمان، او را بهتر همراهي كنيم.
▪ گوش كنيم
زماني كه همسرمان درباره مشكلش صحبت ميكند، بايد بهدقت به حرفهاي او گوش كنيم. از ميان حرفهاي او ميتوانيم به مشكلات، درگيريهاي روحي - رواني، حساسيتها، حالتهاي عصبي و زمان و نحوه بروز حملههاي عصبي او پي ببريم. به اين ترتيب، به او بهتر كمك خواهيم كرد.
▪ ريشهيابي كنيم
روانشناسان عقيده دارند بروز اين حالتهاي عصبي بهدليل پريشانيها و اضطرابهاي نهفته است. بنابراين بايد با گوشكردن به صحبتهاي همسرمان او را در پيداكردن ريشههاي اين رفتار نامناسب كمك كنيم. اين رفتارها ميتواند نشاندهنده سپريكردن كودكي يا نوجواني پراضطراب باشد.
▪ ترس و اضطراب را پنهان نكنيم
اگر همسرمان از ترس و اضطراب ناشي از رفتارهايش با ما صحبت كرد، بدون سرزنش با او همراه شويم و درباره اضطراب خودمان هم با او حرف بزنيم. به او بگوييم كه زماني كه او عصبي و پرخاشجو ميشود، ميترسيم. با صحبت كردن درباره احساسهاي ناخوشايند مشترك، ميتوان به راههاي بهتري براي درمان دست يافت.
▪ مدارا كنيم
همسرمان را متوجه كنيم كه ما و فرزندانمان با او مدارا ميكنيم. درباره تاثير نامطلوب اين رفتارها بر فرزندان و زندگي مشتركمان با او صحبت كنيم. اما اين صحبتها نبايد رنگ گلهگذاري بهخود بگيرد چون به نتيجه مورد نظر نميرسيم. فقط بايد از او درخواست كنيم تا در رفتارهايش تجديد نظر كند.
▪ اميد بدهيم
اگر ميبينيم همسرمان براي بهبودي تلاش ميكند، به او اميد بدهيم. درباره تغيير رفتار او صحبت كنيم تا متوجه شود كه تلاش او از نظر ما پنهان نمانده است.
بيترديد، او تلاشاش را چند برابر خواهد كرد. اميد دادن و تشويق كردن 2 نيروي قدرتمند براي تلاش و تغيير هستند.
▪ از عبارتهاي خاص استفاده كنيم
به اين معني كه هنگامي كه همسرمان آرام است و تلاش ميكند تا درباره راههاي رفع مشكلش با ما صحبت كند، از برخي عبارتهاي كليدي استفاده كنيم.
مثلا «تو مرا فراموش كردهاي و به خودت بيش از من اهميت ميدهي» و يا «اضطراب و نگراني مرا نميبيني و متوجه نيستي كه در جمع چقدر مضطرب هستم» يا «تو فرزندانمان را فراموش كردهاي، آنها به محبت تو و آرامش نياز دارند». اين عبارتهاي خاص در ذهن همسرمان نقش ميبندد و هنگامي كه قصد تكرار رفتارش را دارد، به ياد اين صحبتها ميافتد.
روانشناسان اسم اين عبارتها را «ضربه ذهني» گذاشتهاند و عقيده دارند اين صحبتها مثل ضربه كارسازي مانع از تكرار رفتارهاي نامناسب همسرمان ميشود.
▪ اعتماد به نفس داشته باشيم
با وجودي كه حفظ اعتماد به نفس زماني كه همسرمان در ميان جمع عصباني ميشود، كار سادهاي نيست اما با تسلط بر نفس ميتوان شرايط را كنترل كرد. بايد با آرامش خودمان، به او براي فرو خوردن خشمش كمك كنيم.
▪ برنامهريزي بلندمدت
ترديدي نيست كه درمان همسرمان مدتي طول ميكشد. اما اگر از ابتدا زمان مشخصي را براي درمان همسرمان در نظر بگيريم و فقط به رسيدن به آن زمان فكر كنيم، تلاشمان نتيجهاي نخواهد داشت.
بايد تا برطرفشدن مشكل، بدون كلافگي و خستگي با او همراه بشويم. فراموش نكنيم يك بيماري ريشهدار، هيچوقت بهسرعت درمان نميشود و نياز به گذر زمان و تلاش دارد.